هر چیزی که درباره شرط ها در انگلیسی باید بدانید را در این مطلب به زبان کاملا ساده برایتان بیان می کنیم. هر سوالی در این باره دارید در بخش نظرات با ما مطرح نمایید.
شرط انگلیسی
ساختارهایی در زبان انگلیسی وجود دارد که شرطی (conditional) نامیده می شوند و برای صحبت در مورد موقعیت های ممکن یا خیالی به کار می روند. یک “شرط ” یک “وضعیت یا چگونگی ” است.
به عنوان مثال:
If a certain condition is true, then a particular result happens.
(اگر شرط خاص درست باشد، نتیجه خاص اتفاق می افتد.)
حتما بخش آموزشهای گرامر زبان انگلیسی ما را مشاهده کنید!
چهار شرط اساسی در زبان انگلیسی وجود دارد:
- شرطی نوع صفر
- شرطی نوع اول
- شرطی نوع دوم
- شرطی نوع سوم
برخی شروط دیگر هم وجود دارد که با ترکیبی از این چهار مورد به وجود آمده اند.
ساختار جملات شرطی
ساختار شرط ها ساده است. در این جمله دو احتمال اساسی وجود دارد:
Result نتیجه |
Condition
شرط |
IF
اگر |
we will get wet ما خیس خواهیم شد. |
it rains, باران ببارد |
If اگر |
یا مانند این:
Condition شرط |
IF
اگر |
Result
نتیجه |
it rains. باران ببارد |
If
اگر |
We will get wet ما خیس خواهیم شد |
توجه داشته باشید که در مثال اول فقط از یک کاما استفاده می کنیم.
شرط ها: جدول زمان و احتمالات
Time | Example | Conditional | Probability |
any time هر زمانی |
If you heat water to 100 degrees celsius, it boils اگر آب را تا ۱۰۰ درجه سانتیگراد گرم کنید، جوش می آید |
zero conditional
شرطی نوع صفر |
Certain
قطعیت |
future آینده |
If it rains, I will stay in. اگر باران ببارد، من داخل خواهم ماند |
first conditional
شرطی نوع اول |
Likely
احتمال |
future آینده |
If I won the lottery, I would retire. اگر من لاتاری را بردم، بازنشسته می شوم |
second conditional
شرطی نوع دوم |
Unlikely
بعید |
present
حال |
If I had the money, I would lend it to you اگر پول داشته باشم، به شما قرض می دهم |
second conditional
شرطی نوع دوم |
Impossible
غیرممکن |
past
گذشته |
If I had seen him, I would have given him the message. اگر او را دیده بودم، پیام را به او داده بودم |
third conditional شرطی نوع سوم |
Impossible غیر ممکن |
شرطی نوع صفر: قطعیت
شرط صفر برای مواردی استفاده می شود که نتیجه همیشه درست است تا زمانی که شرط برقرار باشد.
Situation | Result | Condition | IF |
present simple
حال ساده |
present simple حال ساده |
||
fact- universal حقیقت عمومی |
it boils. می جوشد |
you heat water to 100 degrees celsius, اگر آب را تا ۱۰۰ درجه سانتیگراد گرم کنید |
If اگر |
present simple حال ساده |
present simple حال ساده |
||
fact- personal
حقیقت شخصی |
I get a headache. سر درد می گیرم |
I drink coffee, قهوه بنوشم |
If اگر |
در این مثال ها اگر شرط برقرار باشد، نتیجه همیشه رخ می دهد، بنابراین زمان مهم نیست.
شرطی نوع اول: احتمال واقعی در آینده
در شرطی نوع اول، جمله شرط یکی از دو اقدام آتی است که باید قبل از جمله دوم (نتیجه) به وقوع بپیوندد. دانشجویی که می خواهد به دانشگاه برود، اما هنوز نتیجه امتحان خود را دریافت نکرده است و تا زمانی که نتیجه را دریافت نکند، نمی تواند به دانشگاه برود. در مورد یک دانشجوی خوب که انتظار می رود نمرات خوب کسب کند، احتمالا امکان دستیابی به تحصیل در دانشگاه وجود دارد، بنابراین می توان از عبارت زیر استفاده کرد:
Result | Condition | IF |
WILL + base verb | present simple
حال ساده |
|
she will go to university. او به دانشگاه خواهد رفت |
she gets good grades, او نمرات خوبی بگیرد |
If اگر |
ما در مورد آینده حرف می زنیم، اما از زمان حال برای شرط و از زمان آینده برای نتیجه استفاده می کنیم. در این مثال، فرد در مورد رفتن به دانشگاه مطمئن است. در بخش نتیجه جمله می توانیم از سایر افعال مدال استفاده کنیم:
Possibility امکان وقوع |
Result
نتیجه |
Condition
شرط |
IF اگر |
she will go to university. او به دانشگاه خواهد رفت |
she will go to university. او به دانشگاه خواهد رفت |
she gets good grades, او نمرات خوبی بگیرد |
If |
He is not sure about going to university. او در مورد رفتن به دانشگاه مطمئن نیست. |
he may go to university. او ممکن است به دانشگاه برود |
he gets good grades, او نمرات خوبی بگیرد |
If |
The speaker is expressing his or her opinion, giving advice. سخنران نظر خود را بیان می کند و مشاوره می دهد |
she should go to university. او بهتر است به دانشگاه برود. |
she gets good grades, او نمرات خوبی بگیرد |
If |
This means that it is possible. معنی ممکن بودن می دهد |
he can go to university. او می تواند به دانشگاه برود. |
he gets good grades, او نمرات خوبی بگیرد |
If |
This means that it is possible, but not that likely. معنی ممکن بودن می دهد اما نه به احتمال زیاد |
she could go to university. او می تواند به دانشگاه برود. |
she gets good grades, او نمرات خوبی بگیرد |
If |
This means that it is possible, but not that likely. معنی ممکن بودن می دهد اما نه به احتمال زیاد |
he might go to university. او ممکن است به دانشگاه برود. |
he gets good grades, او نمرات خوبی بگیرد |
If |
همچنین می توان از اشکال مختلف زمان حال در قسمت شرط جمله استفاده کرد:
Result | Reason for tense | Condition | IF |
an action in the future اقدام آینده |
present simple
حال ساده |
||
I’ll ask her about it. از او سوال خواهم پرسید |
I see her, من او را ببینم |
If | |
an unfinished present action اقدام ناتمام فعلی |
present progressive حال استمراری |
||
I’ll go home. به خانه می روم |
they are still working, آن ها هنوز مشغول کار باشند |
If | |
a future arrangement ترتیب آینده |
present progressive حال استمراری |
||
I’ll stay at home. من در خانه می مانم |
they are going, آن ها می روند |
If | |
a finished action related to now یک عمل تمام شده مربوط به حال حاضر |
present perfect ماضی نقلی |
||
I’ll clear away the plates. من بشقاب ها را تمیز می کنم |
you have finished your meal, غذا را به پایان برسانید |
If | |
WILL + base verb |
making an agreement ایجاد ترتیب |
WILL + base verb | |
I will let you have Friday off. من به شما اجازه می دهم روز جمعه را مرخصی باشید |
you will work late today, اگر امروز تا دیروقت کار کنید |
If | |
WILL + base verb |
expressing displeasure because someone insists on doing something ابراز نارضایتی چون کسی اصرار دارد کاری انجام دهد |
WILL + base verb | |
the police will stop you. پلیس شما را متوقف خواهد کرد |
you will drive too fast, بیش از حد سریع رانندگی کنید |
If |
شرطی نوع دوم: وضعیت خیالی یا آینده غیر محتمل
شرطی نوع دوم برای صحبت در مورد شرایط فعلی فرضی یا خیالی استفاده می شود که ما چیزی متفاوت از آنچه که واقعا اتفاق می افتد، تصور می کنیم. همچنین برای بحث در مورد چیزهایی که بعید به نظر می رسد در آینده اتفاق افتد استفاده می شود. از زمان گذشته در شرط و از would برای نتیجه استفاده می کنیم.
Possibility احتمال |
Result
نتیجه |
Time
زمان |
Condition
شرط |
IF |
Impossible غیر ممکن |
WOULD + base verb | present
حال |
past simple
گذشته ساده |
|
I don’t have the time, so I’m not going to learn Italian. من وقت ندارم، بنابراین نمی خواهم ایتالیایی یاد بگیرم. |
I would learn Italian. ایتالیایی یاد می گرفتم. |
I had the time, وقت داشتم |
If | |
unlikely غیر ممکن |
WOULD + base verb | future
آینده |
past simple
گذشته ساده |
|
There’s a very small chance of winning the lottery, so the trip is unlikely شانس بسیار کمی برای برنده شدن در قرعه کشی وجود دارد، بنابراین سفر بعید است. |
I would travel around the world. به سراسر جهان سفر می کنم. |
I won the lottery برنده لاتاری شدم |
If |
می توانیم از سایر افعال مدال در زمان گذشته در نتیجه جمله استفاده کنیم:
Certainty قطعیت |
Result
نتیجه |
Condition
شرط |
IF |
WOULD + base verb | past simple
گذشته ساده |
||
Although unlikely to happen, the speaker is sure that they would do it given the opportunity. اگرچه بعید است اتفاق بیفتد، گوینده مطمئن است که این کار را با توجه به فرصت انجام خواهد داد. |
I would learn Italian. ایتالیایی یاد می گرفتم. |
I had the time, وقت داشتم |
If |
Although unlikely to happen, it is only a possibility anyway. اگر چه بعید است اتفاق بیفتد، ولی تنها یک احتمال است. |
I might learn Spanish. شاید بتوانم اسپانیایی یاد بگیرم |
I had more time, وقت بیشتری داشتم |
If |
Although unlikely to happen, the speaker is saying that it would be a good idea, but is not committed to it. اگرچه بعید است اتفاق بیفتد، گوینده می گوید که این ایده خوبی است، اما به آن متعهد نیست. |
I should learn some more about IT. باید بیشتر در مورد فناوری اطلاعات بدانم |
I had more time, وقت بیشتری داشتم |
If |
Although unlikely to happen, it is only a possibility anyway. اگر چه بعید است اتفاق بیفتد، ولی تنها یک احتمال است. |
I could learn Hindi. می توانم هندی یاد بگیرم. |
I had more time وقت بیشتری داشتم |
If |
برای افعال to be، دو شکل وجود دارد که با I، she، he و it استفاده می شود:
Result نتیجه |
Condition
شرط |
IF |
Were | I, he, she, it | |
I’d marry her. با او ازدواج می کردم |
I were you, جای شما بودم |
If |
Was | I, he, she, it | |
I’d marry her. با او ازدواج می کردم |
I was you, جای شما بودم |
If |
از دست ندهید: آموزش عبارت های قیدی- Adverbs در زبان انگلیسی به زبان ساده
شرطی نوع سوم: تصورات گذشته
زمانی که در مورد گذشته صحبت می کنیم و تصورات متفاوت از واقعیت اتفاق می افتند، استفاده می شود:
What actually happened واقعا چه رخ داده است |
Result
نتیجه |
Condition شرط |
|
WOULD HAVE + Past Participle |
Past Perfect گذشته نقلی |
||
I didn’t know and didn’t help. من نمی دانستم و کمک نکردم. |
I would have helped. کمک می کردم |
I had known, می دانستم |
If |
Certainty قطعیت |
Result
نتیجه |
Condition
شرط |
IF |
WOULD HAVE+ past participle |
past perfect گذشته نقلی |
||
Although this didn’t happen, the speaker is sure about the result. اگرچه اتفاق رخ نداد، اما گوینده در مورد نتیجه مطمئن است |
I would have helped. کمک می کردم |
I had known, می دانستم |
If |
Although this didn’t happen, the result is only a possibility. اگر چه اتفاق رخ نداد، اما نتیجه تنها یک احتمال است |
I could have helped. می توانستم کمک کنم |
I had known, می دانستم |
If |
Although this didn’t happen, the result is only a possibility. اگر چه اتفاق رخ نداد، اما نتیجه تنها یک احتمال است |
I might have helped. ممکن بود کمک کنم |
I had known, می دانستم |
If |
Although this didn’t happen, it is only a good suggestion or piece of advice. اگر چه اتفاق نیافتاده است، اما این فقط یک پیشنهاد خوب یا نصیحت است |
you should have helped. بهتر بود کمک می کردید |
you had known, می دانستید |
If |
فیلم آموزش
دانلود فیلم
این نوشته را بصورت PDF دانلود کنید (کلیک کنید)
نوشته آموزش جملات شرطی در زبان انگلیسی به زبان ساده + فیلم اولین بار در وبسایت تخصصی آموزش زبان خارجی. پدیدار شد.